وبلاگ
بیداری هوش قلب (ارتباط گُلهای باخ و روانشناسی یونگ)

هوش فقط هوش ذهن نیست، هوش دیگری هم وجود دارد؛ آرامتر، قدیمیتر و بهطور بینهایت خردمندتر. این هوش در قلب زندگی میکند. اما به بیشتر ما یاد دادهاند که آن را خاموش کنیم. به ما گفتهاند به منطق، به عقل، به آنچه عملی است، به آنچه انتظار میرود، گوش دهیم. و با این حال، در اعماق وجودمان، این ناهماهنگی را حس میکنیم، کشمکشی میان آنچه دنیا میگوید درست است و آنچه قلب نجوا میکند حقیقت دارد همیشه برقرار است. در این مقاله به شما نشان می دهم که چگونه گُلهای درمانی باخ میتوانند به ما کمک کنند تا هوش قلب را بیدار کنیم. و میخواهم آن را به چیزی وصل کنم که کارل یونگ بارها درباره آن صحبت کرد: ضرورت آشتی دادن اضداد، و آوردن خرد ناخودآگاه به زندگی آگاهانه. زیرا وقتی صدای قلب را نادیده میگیریم، به دو نیمه تقسیم میشویم. و شفا زمانی آغاز میشود که این بخشها دوباره متحد شوند.
هوش قلب چیست؟ (فراتر از فکر و احساس)
هوش قلب چیست؟ نه احساساتگرایی است و نه هیجان زودگذر. قلب میدان خاص خود را دارد که از نظر علمی قابل اندازهگیری است. اما مهمتر از آن، حقیقت را مستقیماً درک میکند. به این فکر کنید. قلب شما میداند که چه زمانی در حال دروغ گفتن هستید. میداند که چه زمانی شخص دیگری دروغ میگوید. بدن شما زمانی که با خودتان روراست نیستید، به شما خبر میدهد. شما فقط زمانی که کاملاً صادق نیستید، آن را حس میکنید. شاید زمانی که داستانی قهرمانانه را اغراق کردید، یا زمانی که جرأت نکردید مسئولیت چیزی را بپذیرید، آن را حس کردهاید. یا شاید زمانی که جرأت نکردید شکست در بحث را بپذیرید و هر حرفی زدید تا احساس شرم نکنید. یا صرفاً در حال دروغ گفتن بودید. مطمئنم میدانید در مورد چه چیزی صحبت میکنم. یونگ این را “کارکرد احساس” نامید. نه احساس به معنای خلق و خو، بلکه ظرفیت برای ارزیابی، درک معنا و دانستن اینکه چه چیزی بهعنوان زنده طنینانداز میشود. بسیاری از ما نامتعادل هستیم. یا در تفکر زندگی میکنیم یا در احساسات غرق میشویم. اما این هوش قلب را که هر دو را به تعادل میرساند، پرورش نمیدهیم. و این عدم تعادل، اضطراب، گناه و قطع ارتباط را ایجاد میکند.
یونگ، سایه، و قلب بسته
کارل یونگ میگوید: “تا زمانی که ناخودآگاه را آگاه نکنید، زندگی شما را هدایت خواهد کرد و شما آن را سرنوشت خواهید نامید. قلب بسته یکی از بزرگترین سایههای عصر ماست. ما به دلیل زخمهای گذشته به آن زره میپوشانیم. با قضاوت آن را سخت میکنیم. با ترس آن را میبندیم. و وقتی قلب بسته باشد، زندگی مکانیکی، بیارتباط و سنگین به نظر میرسد. سایه شر نیست. صرفاً زندگی زیسته نشده است. هوش قلب زمانی بیدار میشود که جرأت کنیم با این بخشهای پنهان روبرو شویم و دوباره آنها را بپذیریم.
گُلهای باخ بهعنوان کلیدهای آرکیتایپی
اگر قبلاً در مورد گُلهای درمانی باخ نشنیدهاید، اجازه دهید سادهترین توضیح را بدهم. آنها عصارههای مایع ملایمی هستند که از گُلهای وحشی ساخته شدهاند و توسط دکتر ادوارد باخ در دهه ۱۹۳۰ کشف شدند. آنها مانند گیاهان دارویی یا داروها عمل نمیکنند. آنها در سطح لطیف بر احساسات، الگوها، و حتی واکنشهای ناخودآگاه ما کار میکنند. به طور خلاصه، آنها علائم را سرکوب نمیکنند؛ بلکه تعادل فراموششده ما را به یادمان میآورند. هر گُل حامل آرکیتایپ و درس خاص خود است، به همین دلیل من دوست دارم آنها را کلیدهای آرکیتایپی بنامم. هر کدام دری را در قلب باز میکنند.
- برای مثال،(Star of Bethlehem) برای کودک زخمی است؛ بخشی از ما که وقتی زندگی بیش از حد آسیب زد، یخ زد. این دارو به قلب اجازه میدهد تا سوگواری کند و در سوگواری، شفا یابد.
- (Holly)، آرکیتایپ محافظ خشمگین و حسود. هالی به ما نشان میدهد که زیر خشم همیشه میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن وجود دارد. قلب را دوباره باز میکند.
- (Walnut)، نگهبان آستانه. از هوش جدید قلب در برابر تأثیرات بیرونی محافظت میکند.
- (Agrimony)، نقاب خندان، کسی که درد را پشت خنده پنهان میکند. آگریمونی اصالت را باز میگرداند؛ حقیقت قلب به جای اجرای اجتماعی.
- (Wild Rose)، آرکیتایپ تسلیم شدن، قلبی که امیدش را از دست داده است. این دارو علاقه به زندگی را دوباره بیدار میکند.
با پیوند دادن دوباره به کارل یونگ، هر گُل یک داروی آرکیتایپی است، آینهای از روح و روان. آنها چیزی را تحمیل نمیکنند. آنها آنچه را که قبلاً در آنجا منتظر شکوفایی است، به یادمان میآورند.
گُلها برای هوش قلب
حالا کمی عمیقتر به سه داروی مهم که دروازه را به سوی هوش قلب باز میکنند، میپردازیم:
- (Cerato): برای بخشی از ماست که به دانش درونی خود شک دارد. کسی که از دیگران مشاوره میگیرد، هر کتابی را میخواند و به دنبال تأیید بیرونی است، در حالی که مخفیانه پاسخ را میداند. سراتو شهود را تقویت میکند، آن اطمینان آرامی که از قلب برمیخیزد.
- (Star of Bethlehem): داروی تروما، جاذب شوک سیستم. قسمتهای یخزده قلب را که پس از فقدان، سوگواری یا تغییر ناگهانی بسته شدهاند، شفا میدهد. وقتی قلب بیحس باشد، هوش نمیتواند در آن جریان یابد. ستاره بیتاللحم آرامش، یکپارچگی و شجاعت دوباره احساس کردن را به ارمغان میآورد.
- (Holly): گُل خودِ قلب است. برای حسادت، خشم، سوءظن و حتی نفرت. تمام احساسات دردناکی که هنگام بلاک شدن عشق ظاهر میشوند. هالی این سایهها را دگرگون میکند و به ما نشان میدهد که پشت خشم، همیشه اشتیاقی برای دوست داشتن و دوست داشته شدن وجود دارد. ظرفیت قلب برای شفقت، گرما و ارتباط را دوباره بیدار میکند.
و هر یک از این داروها مانند یک کلید هستند. آنها در را به زور باز نمیکنند. بلکه به شما یادآوری میکنند که در وهله اول در هرگز قفل نبوده است.
تحول از ذهن به قلب: سفر فردیت
تحول، طرد کردن عقل نیست، بلکه یکپارچهسازی آن با خرد قلب است. یونگ گفت فردیت سفر کامل شدن است. باخ گفت شفا بازگرداندن هماهنگی بین روح و شخصیت است. هر دو به یک حقیقت اشاره میکنند. قلب بیدار، قطبنمای خودِ واقعی است. وقتی هوش قلب را بیدار میکنیم، زندگی از یک “مسئلهای برای حل کردن” به یک “رمز و رازی برای زیستن” تبدیل میشود.
#BachFlowerRemedies #HeartIntelligence #JungianPsychology #Individuation #Archetypes #TheShadow #FeelingFunction #HolisticHealing #InnerHarmony #MentalWellness #Agrimony #Holly #StarOfBethlehem
#هوش_قلب #گل_بچ # روانشناسی_یونگ #کارکرد_احساس #فردیت # آرکیتایپ #سایه #یونگ #بچ #باخ # هماهنگی_درونی #طب_مکمل # سلامت_روان #شفا_درونی #هالی #استارآف_بتلهم #والنات